زمینه: انباشته شدن مواد زائد کشاورزی و مشکلات زیست محیطی ناشی از آنها ایجاب میکند که این مواد به نحو مطلوب و آگاهانه در چرخه حیات قرار گیرند. یکی از راه کارهای مهم بازیافت مواد زائد استفاده از آن در کشاورزی به ویژه به صورت کمپوست شده است. کمپوست نمودن ضایعات باغبانی و دامی یکی از بهترین روش ها برای بهبود خواص و استفاده دوباره از این ضایعات از جمله خرده نخل در چرخه تولید میباشد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر افزودن منابع مختلف کود آلی بر ویژگی های خاک در طی فرایند کمپوست شدن خرده نخل و تاثیر آن به عنوان بستر کشت بر رشد و نمو توت فرنگی رقم کاماروسا انجام گردید.
روش شناسی: این آزمايش به صورت فاکتوريل در قالب طرح پايه کاملا تصادفي با ۴ تکرار در گل خانه واقع در دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه خلیج فارس بوشهر انجام گرفت. برای تهیه بستر کشت، ضایعات برگ نخل خرما خرد شده با نسبت های دو به یک، چهار به یک و شش به یک با کود دامی و با همین نسبت ها با کود مرغی ترکیب شد و با 3 مدت فرآوری 45، 90 و 135 روز به صورت کمپوست شده بر روی رقم کاماروسا توت فرنگی در نظر گرفته شد. پس از گذشت 5 ماه از اجرای طرح پژوهشی، در گلخانه و سپس در آزمایشگاه برخی از صفات رویشی شامل شاخص سطح برگ، تعداد ساقه رونده، صفات زایشی شامل تعداد گل، تعداد میوه، میانگین وزن میوه، عملکرد تک بوته؛ صفات کیفی شامل شاخص کلروفیل، مواد جامد محلول(TSS)، ویتامین ث، اسید میوه و عناصر غذایی بسترهای کشت شامل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، منگنز،روی و آهن و همچنین آنالیز برگی جهت تعیین عناصر غذایی موجود در برگ مانند ازت، فسفر و پتاسیم نیز انجام گرفت.
یافته ها: نتایج تجزیه واریانس حاکی از تاثیر معنی دار بستر کشت و زمان فرآوری کمپوست بر تمامی صفات اندازه گیری شده می باشد. نتایج مقایسه میانگین نیز نشان داد که بستر کشت کمپوست خرده نخل به همراه کودهای دامی و مرغی موجب افزایش تمامی صفات مورد بررسی نسبت به تیمار شاهد شد. بیشترین عملکرد تک بوته مربوط به نسبت وزنی 6:1 کمپوست خرده نخل+ کود دامی در 135 روز فرآوری (21/51 گرم) و نسبت 6:1 کمپوست خرده نخل + کود مرغی در 90 و 135 روز فرآوری (21/50 و 21/63 گرم) بود. همچنین بیشترین متوسط وزن میوه، تعداد ساقه رونده، سطح برگ، شاخص کلروفیل، کلروفیل a، b و کل، ویتامین ث، TSS و TA در بستر کشت کمپوست خرده نخل + کود مرغی حاصل شد و بیشترین تعداد گل و تعداد میوه را بستر کشت کمپوست خرده نخل و کود دامی داشتند. در افزایش ازت و فسفر جذب شده در برگ توت فرنگی، بستر کشت حاوی کمپوست خرده نخل + کود مرغی بیشترین تاثیر را داشت، در حالی که بیشترین پتاسیم جذب شده در برگ مربوط به کمپوست خرده نخل همراه با کاربرد هر دو نوع کود دامی و مرغی بود. عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم و روی در بستر کشت کمپوست خرده نخل+ کود مرغی در بالاترین میزان ثبت شد اما عناصر منگنز و آهن در بستر کمپوست خرده نخل + کود دامی بالاترین میزان را نشان داد. همچنین بررسی نتایج نشان داد که با افزایش میزان کود دامی و مرغی به کمپوست خرده و نخل و افزایش زمان فرآوری کمپوست، صفات مورد بررسی نیز افزایش یافتند.
نتیجه گیری: با مقایسه میانگین صفات مورفولوژیک و فیتوشیمیایی توت فرنگی تقریبا می توان گفت که کمترین مقدار این صفات مربوط به کمپوست خرده نخل به تنهایی بود که افزودن منابع مختلف آلی به خرده نخل، مقدار این صفات را در توت فرنگی در مقایسه با کمپوست خرده نخل تنها افزایش داد. بالاترین غلظت عناصر میوه و بستر کشت نیز در تیمارهای ترکیبی کمپوست خرده نخل به همراه کودهای آلی (دامی و مرغی) مشاهده شد. از این لحاظ تیمار ترکیبی 6:1 کمپوست خرده نخل+ کود مرغی در 135 روز فرآوری به عنوان بهترین بستر کشت توت فرنگی در این پژوهش معرفی می گردد.